دل نوشته های یک دوست... | ||
نگاهی به رخدادهاى عصر امام صادق علیه السلام(قسمت دوم)18- در دوره امام صادق علیه السلام، شیعیان و طرفداران امام با نوعى پیوستگى فکرى و عملى، تشکیلاتى را به وجود آورده بودند و امام صادق علیه السلام نیز با خلفا مبارزه مخفى مىکرد. نوعى جنگ سرد در میان بود. معایب، مثالب و مظالم خلفاى جور به وسیله امام در دنیا پخش شد. حتى امام به منظور تبلیغ ولایت و امامت خود، نمایندگانى به مناطق مختلف از جمله خراسان مىفرستاد.(38) فشار گسترده سیاسى حکام اموى و عباسى گویاى این حقیقت است که یاران امام به خاطر مصون ماندن از گزند حکام زورگو، «تقیه» مىکردند. تاکیدهاى مکرر امام بر «تقیه» نشان دهنده فعال بودن این تشکیلات به طور مخفى و تصمیم جدى حکومت بر سرکوب کردن حرکتها است. برخى از روایتهاى موجود نشان مىدهد که شیعیان به شدت تحت فشار بودند.(39) و از ترس شمشیر برهنه منصور، راه تقیه را در پیش گرفتند. (40) جاسوسان اموى و عباسى، مراقب رفت و آمدهاى امام و اصحابشان بودند. اگر کسى تماسى برقرار مىکرد، با کمال احتیاط این عمل را به انجام مىرساند. زیرا دستگاه خلافت اگر فردى را مىشناخت که به اهلبیت علیهم السلام اظهار محبت مىکند، سرنوشت او با مرگ یا سیاهچال و زندان ابد، رقم مىخورد. چنان که یکى از اطرافیان امام زیر شلاق جان سپرد. (41) به همین خاطر امام از بعضى از شیعیان روى برمىگرداند و حتى برخى را مورد سرزنش قرار مىداد. (42) 19- از رویدادهاى دیگر زندگى امام صادق علیه السلام فوت فرزند بزرگش اسماعیل است که بسیار مورد علاقه امام بود. طبق روایات، امام در مرگ او بسیار بىتابى و بدون ردا و با پاى برهنه دنبال جنازه او حرکت مىکرد. (43) امام والى مدینه و جمعى انبوه از معاریف و مشایخ مدینه را حاضر کرد و از همگى آنها دعوت نمود که خوب به چهره اسماعیل نگاه کنند که آیا مرده یا زنده است؟ همگى مرده بودن اسماعیل را تصدیق کردند. این عمل چند بار انجام شد. سپس فرمود: خدایا! تو شاهد باش. و دست امام موسى کاظم علیه السلام را گرفت و فرمود: «هو حق و الحق معه و منه الى...»؛ او حق است و حق با اوست تا ظهور امام غایب. (44) اسماعیل در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. (45) فرقه اسماعیلیه منتسب به این فرزند امام مىباشند. 20- از حوادث مهم دوره زندگى امام صادق علیه السلام که در زمان خلافت هشام بن عبدالملک، دهمین خلیفه اموى به وقوع پیوست، «جنبش مسلحانه زید بن على» است. زید فرزند بزرگتر امام سجاد علیه السلام است (46) که در روز جمعه سوم صفر سال 123-121 هجرى قمرى بنا بر اختلافى که وجود دارد (47) در کوفه به همراهى 5000 نفر دست به قیام زد و پس از دو روز درگیرى به شهادت رسید. یاران زید با تدابیر امنیتى شدیدى، پیکر بىجان او را دفن نمودند ولى با گزارش حفار، حاکم کوفه به گور دست یافت و بعد از جدا کردن سر از بدن، پیکرش را در محله «کناسه» کوفه به مدت چهار سال به دار آویختند. (48) در باره ادعا یا عدم ادعاى امامت زید، گزارشهاى ضد و نقیضى نقل شده است. (49) در بعضى روایات که از امام صادق علیه السلام وجود دارد، آمده است که: «خدا زید را رحمت کند، او عالمى درست گفتار بود.» (50) «او مردى با ایمان، عارف، دانشمند و درستکار بود. و اگر زمام امور را به دست مىگرفت، مىدانست آن را به چه کسى بسپارد.» (51) «به خدا قسم عمویم زید راه شهداى حق را پیمود، راه شهیدانى که در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله، على و حسین علیهماالسلام شربت شهادت نوشیدند.» (52) فلسفه قیام زید در چند امر، خلاصه مىگردد: الف- انتقام خون شهداى کربلا. ب- امر به معروف و نهى از منکر و اصلاح وضع موجود. ج- تشکیل حکومت اسلامى و واگذارى آن به ائمه اطهار علیهم السلام. 21- از حوادث دیگر در دوره زندگى امام صادق علیه السلام، «قیام یحیى بن زید بن على» است که در سال 125 هجرى در خراسان و در زمان حکومت هشام بن عبدالملک صورت گرفت و در همین سال به شهادت رسید. (53) 22- «قیام محمد نفس زکیه» از حوادث دیگر دوره امام صادق علیه السلام است. او در سال 145 هجرى و به همراهى 250 نفر از اصحاب خود در ماه رجب به عنوان خروج بر منصور عباسى به مدینه آمد و شهر را در تصرف خود در آورد. سرانجام در درگیرى با لشکر عیسى بن موسى در اواسط ماه رمضان همان سال در سن 40 سالگى به قتل رسید. (54) ابراهیم برادر محمد نیز بعد از قتل نفس زکیه، قیام کرد و در نزدیکىهاى کوفه کشته شد و بدین گونه پیشبینى امام صادق علیه السلام به وقوع پیوست. 23- در سال 136 هجرى منصور دوانیقى دومین خلیفه عباسى، به خلافت رسید و تا سال 158 هجرى حکومت کرد. دوران منصور یکى از پراختناقترین دورانهاى تاریخ اسلام است. به طورى که حکومت ارعاب و ترور، نفسهاى مردم را در سینه خفه کرده و وحشت، همه را فراگرفته بود. او براى استحکام پایههاى حکومت خود، افراد زیادى را به قتل رساند که ابومسلم خراسانى را مىتوان یکى از این افراد دانست. (55) مهمترین مسئلهاى که منصور را به رنج و زحمت مىانداخت، وجود علویان که در راس آنان شخص امام جعفر صادق علیه السلام قرار داشت، بود. وى براى این که شخصیت و عظمت امام را بکاهد، شاگردان امام را رو در روى ایشان قرار مىداد تا با آن حضرت به مباحثه برخیزند (56) و امام را مغلوب کنند ولى موفق نگردید. 24- از روزى که منصور به حکومت رسید تا روز شهادت امام جعفر صادق علیه السلام که 12 سال به طول کشید، با وجودى که بین امام و منصور فاصله زیادى وجود داشت، زیرا امام در حجاز بودند و منصور در عراق مىزیست ولى به انواع مختلف، امام را مورد آزار و اذیت خود قرار مىداد و چندین بار امام را نزد خود فراخواند تا او را به شهادت برساند ولى موفق به انجام نیت شوم خود نشد. (57) منصور درباره امام صادق علیه السلام تعبیر عجیبى دارد. مىگوید: جعفر بن محمد مثل یک استخوان در گلوى من است؛ نه مىتوانم بیرونش بیاورم و نه مىتوانم آن را فرو برم. نه مىتوانم مدرکى از او به دست آورم و کلکش را بکنم و نه مىتوانم تحملش کنم. (58) پىنوشتها: 1- قاسم با دختر عموى خود اسماء بنت عبدالرحمن بن ابىبکر ازدواج کرد. بنابراین، مادر امام از طرف پدر و نوه ابوبکر است. 2- ائمه بقیع عبارتند از: امام حسن، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام. 3- الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 271/ کتاب الحجه، کلینى، باب مولدالامام ابى عبدالله/ حیات الصادق، ص6/ اعلام الورى طبرسى، ص271/ اصول کافى، ج 1، ص 472/ بحارالانوار، ج47، ص 1. 4- سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، استاد مطهرى، ص137، الارشاد، ص249. 5- تاریخ الامم و الملوک، ج 4، ص 375/ الشیعه و الحاکمون، ص 137/ مروج الذهب مسعودى، ج3، ص233 به بعد/ الکامل، ابن اثیر، ج 4، ص 465 به بعد. 6- الارشاد، شیخ مفید، ص 284/ مناقب آل ابىطالب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 280/ اعلام الورى، فضل بن حسن طبرسى، ص 291/ بحارالانوار، ج47، ص 241، ح 2. 7- الارشاد، شیخ مفید، ص289. 8- سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، ص 117- 118/ الکامل، ج3، ص 201 به بعد/ مقاتل الطالبیین، ص 70/ الامامة و السیاسه، ج 1، ص 165/ الغدیر، ج 10، ص 326/ مروج الذهب، ج3، ص166. 9- سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، ص117. 10- مجموعه آثار شهید مطهری، ج 14، ص 584. 11- ابواء مکانى است مابین مدینه و مکه. این مکان جایى است که آمنه (س) مادر پیغمبر اکرم(ص) در آن جا وفات یافت و حضرت امام کاظم علیه السلام به دنیا آمد. (ر.ک: معجم البلدان، یاقوت حموى، ج 1، ص79.) 12- محمدبن عبدالله بن حسن بن حسن بن على علیه السلام. 13- سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، استاد مطهرى، ص 131- 132/ مقاتل الطالبیین، ص173. 14- سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، ص 134- 135. 15- الفخرى، ابن طقطقا، ص153/ تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 352. 16- مروج الذهب، مسعودى، ج3، ص 284. 17- سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، ص123- 124/ بیست گفتار، ص 180- 179. 18- الفخرى، ص 154- 155/ جهاد الشیعه، ص 104. 19- سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، ص 129- 124. 20- همان، ص 130. 21- همان، ص 131-130. 22- بیست گفتار، مطهرى، ص 180- 179. 23- سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، ص157- 158. 24- مجموعه آثار، مطهرى، ج 14، ص 68- 71/ سوره تکویر، آیه 27/ سوره سباء، آیه 28/ سوره انبیاء، آیه 105/ سوره اعراف، آیه158/ سوره انعام، آیه 89/ نساء،133/ مجمع البیان، ج 9، ص 164. 25- مثلا یک غلام بربرى مانند «نافع» یا «عکرمه» غلام عبدالله بن عباس در کرسى استادى مىنشست و بسیارى از مسلمانان عراقى، سورى، حجازى، مصرى، ایرانى و هندى در پاى درس او شرکت مىکردند. 26- مسئله «تساهل و تسامح با اهل کتاب» عامل فوق العاده مهمى بود. این مسئله ریشه حدیثى دارد. احادیثى همچون «خذواالحکمه ولو من مشرک» و «الحکمه ضاله المؤمن، یاءخذها اینما وجدها» مضمونش همین است. 27- سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، ص161- 159. 28- از بحثهاى داغ آن روز، بحثهاى کلامى بود. متکلمین در اصول عقاید و مسائل اصولى همچون خدا، صفات خدا، آیات مربوط به خدا، درباره نبوت و حقیقت وحى، درباره شیطان، توحید، ثنویت، قضا و قدر، جبر و اختیار و ... بحث مىکردند. 29- ظهور متصوفه به طورى که طبقهاى را به وجود آورند و طرفداران زیادى پیدا کنند و در کمال آزادى، حرفهاى خود را بر زبان جارى سازند، در زمان امام صادق علیه السلام رخ داد. این گروه به عنوان نحلهاى در مقابل اسلام سخن نمىگفتند، بلکه بیان مىداشتند که اصلا حقیقت اسلام آن است که ما مىگوییم. اینان روش خشکه مقدس عجیبى پیشنهاد مىکردند که قابل تحمل نبود. 30- از خطرناکترین طبقههاى این عصر، ظهور زنادقه بود. زنادقه طبقه متجدد و تحصیل کرده آن عصر بودند. که با زبانهاى زنده آن روز سریانى، فارسى، هندى و ... آشنا بودند. زنادقه و دهریینى از قبیل ابنابىالعوجاء، ابوشاکر دیصانى و حتى ابنمقفع وجود داشتند که با آن حضرت به محاجه برخاستند. احتجاجات بسیار مفصل و طولانى که در این زمینه باقى است به راستى اعجاب آور است. «توحید مفضل» در اثر یک مباحثه با یک نفر دهرىمسلک و رجوع مفضل به امام صادق علیه السلام پدید آمده است. 31- مدینه، کوفه، بصره و حتى اندلس هر کدام مرکزى به شمار مىرفتند که مالک ابن انس، ابوحنیفه و ... رهبرى آن را بر عهده داشتند. 32- بیست گفتار، ص 180- 184. 33- نعمان بن ثابت بن زو طى بن مرزبان معروف به ابوحنیفه دو سال شاگرد امام بود. (امام الصادق و المذاهب الاربعه، حیدر اسد،ج 1، ص 70.) 34- مالک بن انس نیز نزد امام مىآمد و به شاگردى آن حضرت افتخار مىکرد. (همان، ج 1، ص53) 35- سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، ص151- 147. 36- حرکتهاى علمى دنیاى اسلام، اعم از شیعه و سنى مربوط بهامام صادق علیه السلام است. حوزههاى سنى مولود تفکر امام است؛ چون در راس حوزههاى سنى، جامع الازهر وجود دارد که در حدود 1000 سال پیش توسط شیعیان فاطمى تاسیس شد و تمام حوزههاى دیگر اهل سنت، منشعب از این جامع است. (سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، ص164- 163.) 37- رجال کشى، محمد بن حسن طوسى، ص 275؛ قاموس الرجال، محمدتقى تسترى، ج3، ص 416/ بحارالانوار، ج47، ص 345. 38- بحارالانوار، ج47، ص 72. 39- مستدرک الوسائل، حاج میرزا حسین نورى طبرسى، ج 12، ص297به بعد/ وسائل الشیعه، حر عاملى، ج9، ص 32. 40- تاریخ الشیعه، ص43. 41- حیاة الامام الباقر علیه السلام، ج 1، ص 256/ المحاسن، ص119. 42- المناقب، ج 4، ص 248. 43- الارشاد، شیخ مفید، ص267. 44- کتاب الغیبه، محمد بن ابراهیم نعمانى، ص 328/ بحارالانوار، ج47، ص 254. 45- الارشاد، شیخ مفید، ص267. 46- مقاتل الطالبیین، ص127/ بحارالانوار، ج46، ص 208. 47- تاریخ یعقوبى، ج3، ص67 -70/ مختصر تاریخ العرب، سید امیرعلى، ص 154/ بحارالانوار، ج 46، ص 172/ الاخبارالطوال، ص345/ مقاتل الطالبیین، ص137. 48- الامالى، شیخ طوسى، ص277 و شیخ صدوق، ص 392/ تنقیح المقال، مامقانى، ج 1، حرف (ز). 49- روایاتى که در نکوهش زید بیان گردیده به خاطر تقیه صورت گرفته است. 50- الغدیر، ج 2، ص 221. 51- تاریخ طبرى، ج 8، ص 300. 52- همان، ج3، ص 70/ رجال کشى، ص 184. 53- سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، مطهرى، ص117- 118/ تنقیحالمقال، مامقانى، ج 1، حرف (ز)، ص 468/ سفینة البحار، ج 1، ماده(ز). 54- تاریخ طبرى، ج 8، ص 300. 55- تذکرة الخواص، ابنجوزى، ص203- 199. 56- سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، ص197/ تاریخ الخلفا، سیوطى، ص 208 و 209. 57- الامام الصادق علیه السلام، محمد ابوزهره، ص 28/ الامام جعفر الصادق رائد السنه و الشیعه، ص 19. 58- مناقب آل ابىطالب علیه السلام، ج 4، ص 238/ الامام الصادق علیه السلام، مظفر، ج 1، ص 111/ سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، ص 159- 158/ وسائل الشیعه، ج12، ص 129/ کشف الغمه، ج 2، ص 209- 208/ بحارالانوار، ج47، ص 42.
منبع: ماهنامه کوثر، ش 40 ، سید سعید روحانى بر گرفته از سایت تبیان
[ شنبه 87/8/4 ] [ 6:22 صبح ] [ حمید رضا ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |