سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دل نوشته های یک دوست...

عریضه‏ها را چاه کجا مى‏برد؟

مهدی

خاموش‏تر از چراغ مرگیم

روشن‏تر از آفتاب کجایى‏؟

عقربک‏هاى ساعت، تا کى به گرد خود گردند، بیهوده در صفحه غیبت.

در گرگ و میش سحرگاه، پایان دروغ را انتظار مى‏کشیم.

آن روز که بیایى، جهان براى خوشبختى ما تنگ است.

آغاز و فرجام خویش را در تو مى‏جوییم.

این گریه را پایانى است اگر، اشک راه خود را بداند و بر هر دامانى نریزد.

پوست را بادام و سال را ایام و زیستى را کام و بودن را نام تویى.

من کیستم؟ تو کیستى؟ من اینک نه آنم که بودم. تو همچنان آنى که بودى.

مگذار که بگویم در تن من، امید را به خاک سپردند و سنگى صنوبرى شکل بر سر آن نهادند.

مهدی

هیچیم هیچ، بى‏تو اى همه کس، همه چیز، همه جا، همه وقت، همه عمر...

دلى داریم به پریشانى دود; سرى داریم به حیرانى رود; چشمى به گریانى ابر; غمى به وفادارى بخت. نه اقبال خوشایندى، نه مرگ ظفرمندى.

رفتن، یعنى غیبت، آمدن، یعنى ظهور. بودن یعنى انتظار. کار یعنى سالنامه عمر را ورق زدن. سیاست، یعنى به لبخند تو خندیدن. حکومت، یعنى زیر پاى تو فرش گستردن. عاشورا، یعنى غمهاى تو. محرم، یعنى دمیدن مهتاب فراق. این است معناى حقیقى کلمات.

عریضه‏ها را چاه به کجا مى‏برد؟ آیا او هم...

سر و دست مى‏شکند غول فراق: ما به جنگ مگسها بسیجیده‏ایم.

اگر نه یک دم هماواز توییم، مگر چنگ ناساز تو نیستیم؟

خوشا آن در که به روى تو هر روز مى‏خندد.

 اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

 التماس دعا


[ پنج شنبه 86/12/23 ] [ 7:48 صبح ] [ حمید رضا ]
درباره وبلاگ

چه انتظارعجیبی تو بین منتظران هم عزیزمن چه غریبی.عجیبترکه چه اسان نبودنت شده عادت.چه بیخیال نشستیم نه کوششی نه وفایی.فقط نشسته وگفتیم خداکندکه بیایی.
امکانات وب






بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 116306
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ]
بک لینک فا