دل نوشته های یک دوست...

در طلب خورشید

آهنگ خاوران می کنیم، و به سوی چشمه خورشید می شتابیم...

به خاورستان تابناک فروغ ازلی هدایت چشم می دوزیم، و به آهنگ فرارسیدن طلایع روزهای نورانی، خویشتن را سرشار می سازیم ...

از سر امواج اثیری سپیده دمان می گذریم، و جان خود را با لمعات آن خورشید روشنایی‌ها و تابش‌ها، روشن می داریم ...

دل را از پرتو تَوَلای آن مهر درخشان می افروزیم، و دست طلب به سوی آفاق هستی‌ها دراز می کنیم، و آنجا جان‌ها را می طلبیم ...

از مغاک ‌های تاریک می‌هراسیم، و از وادی‌های ظلمت می گریزیم، و دل به طلب نور می سپاریم ...

درخشش‌های فجر امید را مشعل راه می کنیم، و به آفاق نور بار مطلع انوار، خیره می شویم ...

... و بدینگونه می رویم تا گامی در راه خورشید شناسان خورشید طلب بنهیم، و تا خاک راه خورشید طلبان خورشید شناس را توتیای چشم کنیم ...

ای فروغ هدایت، بتاب!

و ای خورشید جهان‌ها، بیا!

ای روشنگر هستی، بیافروز!

و ای راز بزرگ تجلی، چهره بنمای!

ای کعبه مقصود، نمایان شو!

و ای قبله موعود، عیان شو!

ای مشعل علم، روشنی بخش!

و ای مربی عقل، آگاهی ده!

ای حامل قرآن، بیا!

و ای صاحب شمشیر، برخیز!

ای امید رهایی، بشتاب!

و ای پناه همگان، فرارس!

ای ذخیره الهی، به در آی!

و ای عصمت دردها، بهبودی بخش!

و ای نجات جان‌ها، حیات آفرین!

ای سرّ عظیم، بخوان!

و ای اسم اعظم، بدم!

ای کشتی نجات، به سوی ما آی! ...

و ای ساحل رستگاری، پیدا شو!

بیا و مشتاقان مهجور را دریاب، و شیفتگان بیتاب را آرامش بخش! ما کوله بار دل تاریک بر دوش نهاده، در این هامون بیکران راه می سپاریم، و تو را و نشان سر منزل تو را می جوبیم ...

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید

هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

ای خورشید، از تابیدن دریغ مَورز!

ای کانون نور، از پرتوافشانی سرمپیچ!

و ای مایه حیات، ما را از اقیانوس بیکران حیات که در اختیار تو است، قطره ای بنوشان!

بر ما احسان کن، که خدا احسان کنندگان را دوست می دارد.

ای عزیز مصر وجود!

جمال خویش ز اهل نظر دریغ مدار

عطای خود ز گدایان در دریغ مدار

مسیح المسایح...

مهدی، مسیح مسیحها (مسیح المسایح) و موعود موعودها است. او نجم ثاقب است و ستاره طالع. او امام ارض است و رب ارض. قرآن کریم فرموده است:

و اشرقت الارض بنور ربها1

- زمین از فروغ رب (پرورنده) خویش روشن است.

دانایان علم قرآن گفته اند: "ربها یعنی: امامها"- زمین از فروغ امام ساکن در زمین روشن است. مقصود از "رب"، در آیه مذکور، "امام" است.

این نور که از امام است و زمین از آن روشن است، چه نور وجود باشد، یا نور شهادت،2 یا نور ظاهری، خود یکی دیگر از شئون سببیت امام است.

حضرت امام جعفر صادق "ع"، ضمن یک سخنرانی، که در آن در باره شناخت امامت و امامان، حقایقی بیان کرده، از جمله، فرموده است:

ان الله - عزو جل- اوضح بائمه الهدی، من اهل بیت نبینا، عن دینه. و ابلج بهم عن سبیل منهاجه. و فتح بهم عن باطن ینابیع علمه. فمن عرف من امة محمد - صلی الله علیه و آله- واجب حق امامه، وجد طعم حلاوة ایمانه، و علم فضل طلاوه اسلامه. لان الله - تبارک و تعالی- نصب الامام علما لخلقه، و جعله علی اهل مواده و عالمه، والبسه الله تاج الوفار، و غشاه من نورالجبار. یمد بسبب الی السما، لا ینقطع عنه مواده، ولا ینال ما عندالله الا بجهة اسبابه، ولا یقبل الله اعمال العباد الا بمعرفته...3

- خدای عزوجل، به وسیله پیشوایان هدایت، از خاندان پیامبر، دین خویش آشکار ساخت، و راه روشن خود نمایان فرمود، و سرچشمه‌های پوشیده علم خویش بگشود. اکنون، هر یک از مسلمانان وظیفه خود را در برابر امام بشناسد، طعم شیرین ایمان را خواهد چشید، و شکوه همه جا گیر اسلام را خواهد دید، زیرا خدای متعال، امام را، برای مردمان چنان درفش راهیاب نصب کرده است، و او را دلیل و پیشگام مردم جهان قرار داده است. خدا تارک امام را با تاج وقار مزین داشته، و او را در شعشعه انوار کبریایی غرق ساخته است. امام به آسمان متصل است، و هیچ چیز از دسترس او به دور نیست. و هیچ چیز از خدا به خلق نمی رسد، مگر با وساطت او، و اعمال بندگان پذیرفته نمی شود، مگر با معرفت او.

سه توضیح:

1- اینکه در این حدیث فرخنده آمده است که "هر مسلمانی با شناخت وظیفه خود، در برابر امام، طعم شیرین ایمان خود را خواهد چشید، و شکوه، همه جا گیر اسلام را خواهد دید"، اشاره است به اهمیت رهبری، هم در تربیت صحیح فرد، و هم در رشد مکتبی اجتماع. فرد هنگامی یک مسلمان بصیر و یک مومن آگاه تواند بود، و طعم شیرین ایمان آگاهانه خویش را خواهد چشید، که تحت تربیت درست رهبر کامل قرار گیرد، و درست تربیت شود. همچنین مکتب اسلام هنگامی همه جا گیر خواهد شد، و شعاع شکوهمند آن گسترش خواهد یافت، که رهبری ای کامل و عادل، و آگاه و خالص، در رأس باشد، یعنی: همان امامت حقه. جهانگیر شدن اسلام، در پرتو امامت خواهد بود و بس.

2- اینکه در بخش آخر حدیث - از آنچه در اینجا نقل شد- آمده است که "اعمال بندگان خدا پذیرفته نمی شود مگر با معرفت امام"، این معرفت همان معرفت "واجب حق الامام" است، که در آغاز حدیث نیز ذکر شد: "فمن عرف من امة محمد "ص" واجب حق امامه". و شناختن حق واجب امام، شناختن وظیفه ای است که هر مسلمان در برابر امام دارد. و آن وظیفه، شناختن خط امامت است و قرار گرفتن در آن خط، و تلاش کردن بر طبق موازین آن خط، و آن هدایت و آن تعلیم.

دین خدا این است. و عمل صالح، عملی است که بر طبق میزان دین انجام پذیرد. و میزان دین امام است. در غیر این صورت، اعمال، یک سلسله حرکات و سکنات و یک رشته زحمت‌ها و کوشش‌هایی است که ربطی به جریان کلی هدایت پیدا نمی کند و با "میزان الهی" منطبق نمی گردد؛ از این روست که مقبول واقع نمی‌شود. زیرا شخص عامل، در صورتی که پیرو دقیق خط الهی امامت نباشد، آنچه را خواسته‌اند نکرده است، بلکه آنچه را خود خواسته، یا جریان‌ها و مسلک‌ها ... به او القاء کرده‌اند، انجام داده است. و آنچه مقبول است عمل صالح است، و صالح بودن عمل، علاوه بر صحیح بودن ظواهر آن، به جوهر داشتن آن است. و جوهر عمل، انطباق عمل است با میزان الهی. و امام، میزان اعمال است.

برای روشن‌تر شدن این موضوع و نزدیک شدن آن به اذهان، مثالی می آوریم: فرض کنید کسی عضو حزبی است. این شخص باید کارها و فعالیت‌های خویش را طبق دستورات و برنامه ریزی‌ها و خط دادن‌های حزب و رهبران حزب انجام دهد. در غیر این صورت، کارها و فعالیت‌های او در ارتباط با حزب، ارزشی ندارد. انسان مؤمن وارد حزب خدا می شود. این است که باید اعمال او، بر طبق خط حزب خدایی و طبق دستور رهبران الهی باشد، تا ارزش داشته باشد، و در جهتی که باید قرار گیرد، و قبول شود، و موجب حرکت او به سوی خدا و قرب او به خدا گردد.

3- اینکه در حدیث شریف آمده است که "لاینال ماعندالله الابجهة اسبابه" هر چه از خدا برسد به سبب امام می‌رسد، اشاره بلکه تصریح است به واسطه بودن امام در همه فیوضات الهی، فیض وجود، فیض بقا، فیض نعمت و فیض هدایت، همه و همه. این برداشت‌ها و تلقی‌ها، بر پایه معارف حقه قرآن و حدیث است. این جمله حدیث، مؤید آن مطالب است.

و تعبیر "بجهة اسبابه"، اشاره به قلمرو وسیع و کائناتی نفوذ و  سببیت امام است، و تصرف امام در سراسر جهان اسباب، که مساوی است با جهان ماسوی الله. این معرفت عظیم، شایسته دقت و تامل، و تلقی و تحمل است.

دیدار پیامبران

انسان سرگشته آخرالزمان، که از همه مسلک‌ها و قدرت‌ها نومید گشته است، در طلب آرمان رهایی می‌خروشد، و در جستجوی روحی و معنوی، و تکیه گاهی وجدانی و فطری، به هر سوی می دود. انسان سرگشته آخرالزمان، نومید از همه جا، در اشتیاق دیدار پاکان و نیکان می سوزد، و در غرقاب تحیرها و تطاول‌ها، به امید طلوع طلیعه‌ای غیبی، روز می شمارد. این انسان سرگشته، به خاطرات معنوی ای که تاریخ، از مربیان الهی و مشعل داران نجات دارد، می اندیشد، و همواره، در آرزوی شنیدن فریاد یکی از آنان، یا دیدن چهره منجی از آن منجیان، رنج می برد. چنین انسانی، آیا نمی خواهد آدم و نوح و ابراهیم را ببیند؟ آیا بشریت، در چنین روزگاری، نمی خواهد فریاد موسی و عیسی و محمد را بشنود؟ آری، می خواهد ...

و این فریاد را از حلقوم مهدی می شنود:

چون مهدی به در آید، به مسجدالحرام رود، و رو به کعبه و پشت به مقام ابراهیم بایستد، و دو رکعت نماز گزارد، آنگاه فریاد برآورد:

ای مردمان! منم یادگار آدم، و یادگار نوح، و یادگار ابراهیم، و یادگار  اسماعیل ... منم یادگار موسی، و عیسی، و محمد ... منم یادگار پیامبران ...  منم وارث آدم، و گزیده نوح، و خلاصه ابراهیم، و عصاره محمد. منم صاحب قرآن و زنده کننده سنت...4

ای توده های خلایق، ای مردم عالم!

هر کس می خواهد  آدم  و شیث را ببیند، منم آدم و منم شیث ...

هر کس می خواهد نوح را ببیند، منم نوح ...

هر کس می خواهد ابراهیم  و اسماعیل را ببیند، منم ابراهیم و منم اسماعیل ...

هر کس می خواهد موسی و یوشع را ببیند، منم موسی و منم یوشع ...

هر کسی می خواهد عیسی  و شمعون را ببیند، منم عیسی و منم شمعون ...

هر کس می خواهد محمد  و علی  را ببیند، منم محمد و منم علی ...

هر کس می خواهد حسن  و حسین را ببیند، منم حسن و منم حسین ...

هر کس می خواهد امامان دیگر را ببیند، منم امامان دیگر ...

فریاد مرا پاسخ گویید، من شما را از همه چیز آگاه می کنم، آنچه می دانید و آنچه نمی دانید... هر کس کتاب‌های آسمانی را می شناسد گوش فرا دهد ...

آنگاه مهدی "ع"، به خواندن کتاب‌های آسمانی می پردازد، و صحیفه آدم "ع"، شیث"ع"، و ابراهیم "ع" را می خواند، و هم تورات و انجیل و زبور را ... و سپس قرآن کریم را...5

(برگرفته از کتاب "خورشید مغرب"، محمدرضا حکیمی)

پاورقی:

1- سوره زمر (39)، آیه 69.

2- مقصود، شهادت در برابر غیبت است.

3- "اصول کافی"، ج 1، "کتاب الحجه"، "باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته"، حدیث2.

4- "بحارالانوار" ج 51، ص 59، و ج 52، ص 305، 315.

5- بحارالانوار، ج 53، ص 9.

  اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

 التماس دعا


[ پنج شنبه 86/12/23 ] [ 7:19 صبح ] [ حمید رضا ]
درباره وبلاگ

چه انتظارعجیبی تو بین منتظران هم عزیزمن چه غریبی.عجیبترکه چه اسان نبودنت شده عادت.چه بیخیال نشستیم نه کوششی نه وفایی.فقط نشسته وگفتیم خداکندکه بیایی.
امکانات وب






بازدید امروز: 31
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 116323
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ]
بک لینک فا